رهبران و بزرگان دین و علم را در دو حوزه اثرگذار می توان شناخت:
1. تأثیری که در حوزه ارتقاء علم و معرفت دینی بر شاگردان و مخاطبان خود می گذارند. میزان این تأثیر را می توان در لابلای اظهارات اندیشمندان و صاحب نظران جستجو نمود.
2. تأثیری که در حوزه تعامل با مردم و مناسبات اخلاقی و انسانی جامعه می گذارند. این حوزه اثرگذاری اگرچه دارای مبانی و سرفصل های نظری است، اما عمدتا تاثیر و بازخورد آن را در میان عامه مردم باید جستجو کرد.
حوزه نخست، حوزه تاثیر توانمندی علمی و مراتب معرفتی و یا جایگاه حقوقی یک شخصیت (مناصب سیاسی، اجتماعی) است اما حوزه دوم، حوزه تاثیر شأن و شخصیت حقیقی یک انسان بزرگ است.
تفکیک این دو حوزه از یکدیگر بدان معنا نیست که شخص نمی تواند در هر دو حوزه از مراتب بالایی برخوردار باشد. به عنوان نمونه امام خمینی (ره)، انسان بزرگی بود که هم در حوزه معرفت دینی و در جایگاه رهبری یک نظام سیاسی و هم در حوزه شأن و شخصیت حقیقی خود در تاریخ معاصر بی نظیر بود.
چشم و عقل حوزه تاثیرگذاری بزرگان علم و اندیشه است و روح و جان، حوزه تسخیر کلام و سیره بزرگان صاحبدل و معلمین اخلاق است.
آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در زمره بزرگانی است که بی آنکه در پی کسب جایگاهی حقوقی باشد زیبایی سیر الی الله را به مخاطبین خود هدیه می نمود. گرچه تدوین زنجیره کلام او در سخنرانی ها و کلاس های درس، دائره المعارف ارزشمندی در فهم اخلاق نظری از سرچشمه زلال وحی و سیره اهل بیت علیهم السلام است، اما آنچه موجد بی قراری در پیمودن راه برای رسیدن به منزل دوست در شاگردان و مخاطبین او می شد، روح بلند این عالم ربانی و اخلاق عملی ایشان بود.
آیت الله تهرانی مثالی کم نظیر برای همه سخنانش بود. او علاوه بر کلماتی که بر زبانش جاری می شد، بدون سخن گفتن یعنی با نگاهش و با سکوتش نیز به ره ماندگان، مقصد را نشان می داد و مصداق بارز «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» بودند و مخاطبان ایشان با همه وجود لمس می کردند که فردی نزدیک تر از خودشان، آنان را به منافع بی انتهای خدائی شدن دعوت می کند چراکه « و اما ماینغع الناس فیمکث فی الارض».
به یاد دارم در سال های دهه 1360 دوستانی در کانون اسلامی فارغ التحصیلان شبه قاره هند که توفیق شرکت در جلسات درس اخلاق حاج آقا مجتبی تهرانی را داشتند هماهنگی کردند تا اعضای این کانون نیز با حضور در جلسات ماهانه این کانون از افاضات و درس های اخلاق این استاد خود ساخته بهره گیرند.
در این جلسات برای ما صرفا کلمات او که مبانی تئوریک و نظری اخلاق اسلامی را تدریس می کرد آموزنده نبود بلکه حسن سلوک ایشان ، نگاه و رفتارشان و در مواردی سکوت شان برای مخاطبانشان سازندگی داشت.
پشتوانه و تضمین درس استاد اخلاق ، زندگی و منش اوست. وارستگی، حسن سلوک، مراقبه و دل در گرو معبود داشتن از آیت الله تهرانی جایگاهی ساخته بود که مفاهیم ذهنی اخلاق را به صورت مجسم در اختیار مخاطب قرار می داد؛ یعنی این بزرگان کلامی بر زبان نمی رانند وشاگردان و مخاطبانشان را به معروفی دعوت نمی کنند مگر آنکه خود عامل بدان بوده و از منکری نهی نمی کنند مگر آنکه خود به آن نزیک نشده باشند وحاج آقا مجتبی تهرانی راه رسیدن به چنین قله ای را اینگونه بیان می فرمودند: انجام واجبات و پرهیز از محرمات .
انبوه شاگردان و علاقه مندان و مخاطبان این حکیم فرزانه ، متاثر از حضور های معنوی و روحانی آن عالم وارسته و استاد متواضع هستند. روح بلند آن عزیز سفر کرده با صاحب این ایام نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و سروران جوانان بهشت امام حسن مجتبی و امام حسین علیهما السلام محشور باد.
زندگی صحنه یکتای هنرمندی است
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد